یکی از دوستان شیخ رجبعلی خیاط نقل می کند که:همراه ایشان به کاشان رفتیم. عادت ایشان این بود که هر جاوارد می شد به زیارت اهل قبور می رفت.هنگامی که وارد قبرستان کاشان شدیم شیخ گفت "السلام علیک یا ابا عبدالله" چند قدم جلو رفتیم فرمود بویی به مشامتان نمی رسد؟گفتیم نه چه بویی؟فرمود بوی" سیب سرخ" استشمام نمی کنید؟گفتیم نه قدری جلو تر آمدیم به مسئول قبرستان رسیدیم.جناب شیخ از او پرسید امروز کسی را در اینجا دفن کرده اند؟او پاسخ داد پیش پای شما کسی را دفن کرده اند و مارا سر قبر تازه ای برد و در آنجا همه ما بوی" سیب سرخ" را استشمام کردیم. پرسیدیم این چه بویی است؟شیخ فرمود :وقتی که این بنده ی خدا را در اینجا دفن کرده اندوجود مقدس" سیدالشهدا" تشریف آوردنداینجا و به واسطه ی این شخص عذاب از این قبرستان برداشته شد.
کتاب کیمیای محبت
محمدی ری شهری